انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی | ||
|
اصولاً، هم در آرمان و شعارهای دوران مبارزه قبل از انقلاب و هم در اصول قانون اساسی و هم در برآیند عملکردی ۳۳ ساله نظام جمهوری اسلامی، رویکرد جهان وطنی محسوس و مشخص است. از همان ابتدا، حضرت امام خمینی (ره) انقلاب را انقلابی برای حمایت از همه مستضعفین عالم و رنجیدگان تاریخ معرفی نمودند. هدف انقلاب اسلامی برپایی نظامی بود که بتواند در مناسبات (قدرت- ثروت) جهانی که طبیعتاً ظالم پرور و مظلوم کش بود، نیرویی باشد برای برهم زدن نظم ظالمانه و زمینه سازی برای نظمی جدید و جهانی نو. در ادامه استدلال میشود که نظام جمهوری اسلامی با همه نقاط ضعف و قوتش تا حد قابل قبولی توانسته است خدمتگزار شایسته این هدف آرمانی و البته دست یافتنی باشد. اگر بیهوده وقت خود را به پای مغالطات و تحریفات تمام نشدنی غربیها و غرب زدهها تلف نکنیم، باید هدف انقلاب بهمن ۵۷ را استقرار اسلام در ابعاد جهانی آن بدانیم. مراد حضرت امام خمینی (ره) از اسلام ناب محمدی در تلازمی ناگسستنی با جهانی اندیشی و جهان وطنی قرار داشت و اتفاقاً از این رو برخی مواقع، هدف از انقلاب از سوی ایشان اسلام ناب محمدی و در برخی موارد قیامی برای یاری مستضعفین عالم ، بیان میشود. در اینجا نمیخواهیم ابعاد گسترده اعتقادی و اخلاقی اسلام ناب محمدی را نادیده بگیریم اما از منظر طراح روشندل جمهوری اسلامی، علت دوری مردم- چه در ایران و چه در سایر نقاط دنیا- از دو بُعد اعتقادی و اخلاقی تعالیم اسلام ناب محمدی، سلطه احکام طاغوتی بر مردم بوده است. حکومت طاغوت بین المللی الزامات و قواعدی را تولید میکرد و تولید میکند که اجازه تنفس به معارف اسلامی را نداده و نخواهد داد. اتفاقاً از همین رو بود که در مقدمه قانون اساسی به دو وجه؛ ۱-ضد استعماری و ۲- ضد استبدادی نظام جمهوری اسلامی تاکید شده است. رهبر فرزانه و شجاع انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت الله خامنهای نیز به صراحت اعلام کردهاند هدف ما براندازی دوگانه (سلطه گر- سلطه پذیر) در دنیاست. پایه مناسبات بین المللی چه در حقوق و قوانین و به حد بسیار بالاتری در عرف و اجرا بر این منطق حیوانی قرار دارد که؛ حق با قدرتمندان است. ارزش های نظام سلطه گر جهانی بر پایه قدرت تعریف میشود. در این دنیای ظالمانه خوب و بد را اراده کلونی (زر و زور) تعریف میکند و چه بسا، بسیاری از نویسندگان و قلم به دستهای غربی صرفاً این ارادهها را تفسیر و تئوری سازی میکنند. روزی گفته میشود؛ ارزش ناب اجتماع آزادی و بهترین مکانیزم دستیابی به آن دموکراسی است. روز دیگر تبصره زده میشود؛ دموکراسی وقتی خوب است که ثبات نظام موجود را به چالش نکشاند. امروز از نظر نظام سلطه، دموکراسیای شایسته ستایش است که در درجه اول سکولار و تا حدی ضد دین باشد. از این رو مدل مردم سالاری دینی جمهوری اسلامی مورد خشم و شماتت نظام سلطه گر قرار میگیرد. و در اینجا است که کارآمدی نظام جمهوری اسلامی خود را نشان میدهد؛ وقتی چنین نظام سخت و متصلب و مسلحی (به علم و قدرت نظامی) در جهان وجود داشته باشد و جمهوری اسلامی ایران با وجود هدف قرار دادن تمام مبانی آن نظام سلطه گر، بتواند مثل یا مشابه خود را تکثیر کند، پس حتماً جمهوری اسلامی کارآمد است. موج نوین بیداری اسلامی بهترین دلیل بر کارآمدی نظام جمهوری اسلامی است. معمولاً کمتر حادثهای در روابط بین الملل اتفاق میافتد که مبدأ تحولات و تحلیلها قرار گیرد. در تاریخ صدساله اخیر دنیا حوادثی چون: جنگ جهانی دوم، انقلاب اسلامی ایران، فروپاشی شوروی و حادثه ۱۱ سپتامبر در رده و سطح چنین حوادث موج آفرین و تأثیرگذاری قرار دارند. موج نوین بیداری اسلامی را باید به لیست فوق اضافه نمود. اهمیت تحولات امروز منطقه آن قدر بالا است که استراتژیستهای غربی از واژه پادزهر ۱۱ سپتامبر برای تحولات اخیر منطقه یاد میکنند. اثرات حادثه ۱۱ سپتامبر تنها به منطقه غرب آسیا (به تعمد واژه اروپامحور خاورمیانه استعمال نشد) محدود نشد و کل جهان را تحت تأثیر قرار داد. تحولات امروز نیز چنین جنسی دارد؛ امواج آن تمام دنیا را متأثر خواهد ساخت. مهمترین نکته آن است که جمهوری اسلامی توانسته است پرچم فکری و نظام اندیشهای خود را صادر کند. پرچم فکری جمهوری اسلامی همان گزاره نه سلطه میپذیریم و نه سلطه میکنیم است، پرچم فکری جمهوری اسلامی همان نه ظالم و نه ظلم پذیر است و پرچم فکری جمهوری اسلامی همان حمایت از مستضعفین عالم است. روی دیگر این پرچم فکری تأکید بر دو عنصر ۱- اسلام و ۲- نقش مردم است. قریب به دو سال پیش در آستانه سقوط رژیم نامبارک مصر، کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا اذعان کرد صداهایی که از مصر به گوش میرسد، او را به یاد انقلاب ۱۹۷۹ ایران میاندازد. هرچه زمان میگذرد بیش از گذشته مشخص میشود که خواست و اراده انقلابهای منطقه هم همین دو عنصر کلیدی است. از این روست که منطق فرا مرزی و حتی فرامنطقهای جمهوری اسلامی نفوذ کرده است. نسبت میان انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی نسبت خدمات متقابل است. موج اولیه بیداری اسلامی در میان اعراب به پیروزی انقلاب اسلامی ۵۷ کمک رساند و موج بیداری اسلامی ۲۰۱۲-۲۰۱۱ مسلمانان منطقه با الهام و امداد مستقیم از انقلاب اسلامی و به خصوص جمهوری اسلامی به وجود آمد. قدم بعدی تأثیری است که جمهوری اسلامی از بیداری نوین اسلامی منطقه خواهد گرفت. خون جدیدی که در رگهای جریان بیداری اسلامی تزریق شده است میتواند تأثیرات انقلاب گونهای بر حرکت جمهوری اسلامی بگذارد. جمهوری اسلامی ذاتاً نیاز دارد تا با رجوع و بازتولید انقلاب اسلامی هر روز نو به نو و سرزنده شود. به نظر میرسد بهار بیداری اسلامی عربی، بتواند تأثیرات شگرفی بر جمهوری اسلامی بگذارد. روزگاری در میان سیاستهای دولتهای منطقه همگرایی و اتحاد بدون محاسبه چراغ سبز آمریکا معنی نداشت اما امروزه میتوان پایههای بلوک قدرتمند اسلامی را پایه گذاری کرد. وقتی ریشههای وابستگی به نظام سلطه گر جهانی زدوده شود میان برادران مسلمان منطقه فرایند وحدت هموار خواهد شد. مهمترین مانع عدم توفیق وحدت، قبل از وقوع انقلابهای منطقه، عامل مداخله گر خارجی و عدم تفاهم بر سر آرمانهای کلی بود. اما امروز این موانع تا حد بسیار بالایی مرتفع شده است و از این رو تحلیلگران غربی، بیداری اسلامی را پادزهر ۱۱ سپتامبر میدانند چون ماهیت طراحی ۱۱ سپتامبر بر تفرقه افکنی و اختلاف افکنی میان مسلمانان قرار داشت و امروز چشم انداز وحدت روشن است. خدمات متقابل کارآمدی جمهوری اسلامی و رشد بیداری اسلامی اما در پاسخ به این سؤال که با مشکلات و نواقص داخلی چه کنیم؟ اولاً باید تکرار نمود چیزی به نام مشکل داخلی صرف وجود ندارد؛ در دنیای امروز نمیتوان کشور خود را از محیط پیرامونی ایزوله نمود. اگر هر مشکل و نقصی در داخل جمهوری اسلامی وجود داشته باشد به میزان اهمیتش مشکل جهان اسلام و مشکل بیداری اسلامی هم هست. به عنوان یک مثال ساده اگر چند روزی نرخ ارز بالا و پایین آید و آشفتگی اقتصادی در ایران وجود داشته باشد، انقلابیون مصری و نمانیدگان پارلمان عراق هم نگران میشوند و لطمه میخورند. انقلابیون مصری در مبارزات خود مطلوبیت و کارآمدی جمهوری اسلامی را سر دست گرفتند و مردم را به خیزش فراخواندند، با زیر سؤال رفتن کارایی جمهوری اسلامی به همان میزان که به حزب الله لبنان فشار وارد میشود به انقلابیون مصری نیز فشار تحمیل میشود. و متقابلاً اگر خطری در پیش روی جریان بیداری اسلامی وجود داشته باشد آن خطر تهدیدی برای جمهوری اسلامی است. اگر فی المثل خطر انحراف در آرمانهای انقلاب تونس به وجود آید نه تنها دیپلماسی جمهوری اسلامی بلکه در دراز مدت بازارها و اقتصاد ایران لطمه میبینند. از هم اکنون اقتصاد ایران باید خود را برای برقراری رابطه متقابل و مبادلات گسترده اعضاء قطب قدرتمند بلوک اسلامی آمده کند اما هرگونه انحرافی در آرمانها و جهت گیریهای انقلابهای منطقه عنصرپیش بینی پذیری اقتصادهای کشورها را دچار اغتشاش میکند. در حوزه فرهنگ نیز کاملاً مشخص است که بدون اتکاء به حرکت بیداری اسلامی نمیتوان در مقابل تهاجم فرهنگی غرب مصون ماند. پروژه ناتوی فرهنگی غرب وقتی ناکام میماند که برد استراتژیک فرهنگی ایران در میادین التحریر و لؤلؤ به نمایش درآید. مبادلات فرهنگی و مباحثات نخبگان فکری- فرهنگی مردم مسلمان منطقه در اثر سیاستهای نظام سلطه تاکنون شکل نگرفته بود؛ از امروز دیالوگ فرهنگی میان انقلابیون مصر، تونس، بحرین و یمن با جوانان انقلابی ایران باید به طور جدی پیگیری شود. قانون فیزیکی تشدید و موج بیداری اسلامی وقتی صحبت از موج به میان میآید، بلافاصله به یاد امواج خروشان دریا میافتیم که به طرف ساحل میآیند و خود را به صخرهها میکوبند. امواج حاوی مقادیر بسیار بالایی از انرژی هستند که از دور دستها خود را به ساحل میآورند اما تنها اثر خفیفی از آنها به ساحل میرسد. اگر فردی که در ساحل نشسته است چند متر جلوی پای خود را در نظر بگیرد، از انرژی عظیم امواج در اعماق دریا غافل خواهد ماند. حکایت برخی ساده اندیشیها و دست کم گیریها نسبت به موج نوین بیداری اسلامی هم شبیه همین قاعده است. موج بیداری اسلامی رفت و برگشتی است، اگر هماهنگی میان فرکانس (بسامد) امواج به وجود آید، در تشابه با قانون تشدید فیزیک، اثر یکدیگر را تقویت میکند و میتواند نیروی خارق العاده و ویران کننده تولید کند. و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین نظرات شما عزیزان: [ جمعه 12 اسفند 1390برچسب:قانون فیزیکی تشدید؛ انقلاب ۵۷ و بیداری اسلامی , ] [ 15:59 ] [ ح.ر.ح ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |